ادعای سرزمینی یا دیکته زیرزمینی؟!
۱- وزرای خارجی شورای همکاری خلیج فارس واروپا با بیانیه مشترکی، ادعاهای بیپایه و اساس و دیکتهشده آمریکا درباره حاکمیت امارات بر جزایر سهگانه ایران را مطرح کرده و اینبار برنامه هستهای ایران را هم به آن افزوده است! این اسناد است که تمام اسناد موجود به وضوح و با صراحت از حاکم ایران بر جزایر سهگانه تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی حکایت میکنند و حاکمان دست نشانده عضو شورای همکاری خلیجفارس -عربستان، امارات، بحرین، کویت، عمان و قطر در این مناطق کمترین خطری ندارند.
از این رو با قاطعیت میتوانم بگویم، ادعای آنها یک دستور «زیرزمینی» است که آمریکا از صاحب اختیارشان به آنها دیکته کرده است و نه یک ادعای «سرزمینی»!
۲- در حقوق بین الملل و قوانین مربوط به مرزها و سرزمینها، حاکمیت یک کشور بر یک منطقه از چند راه برای اثبات میرسد. از جمله «مالکیت تاریخی»، مدیریت تدبیر -یعنی افراشته بودن پرچم، نصب حکام، حضور نظامی نظامی و…- که تمامی این ملاکها و ویژگیهای حقوقی از حاکمیت قطعی ایران بر جزایر سهگانه حکایت دارند.
مهمترین شماره این اسناد ثبت بینالمللی نیز میشود مربوط به دورانی است که برخی از عربی جنوب خلیج فارس، وجود خارجی نداشتند و از آنها «بلوکهای تحت حاکمیت ایران» بودند. تمامی این اسناد و مدارک حکایت از آن دارند که ادعای حاکمیت امارات بر سه جزیره ایرانی یادشده، نمیتواند در حوزه اختیارات و اراده عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس باشد و اساساً این کشورها، بارها نشان دادهاند نقش و جایگاهی فراتر از «حیاطوتوت» غربی ندارند.
۳- در این یادداشت، ابتدا به چند نمونه از اسنادی که نشاندهنده حاکمیت بلامنازع ایران بر جزایر سهگانه است اشاره میکنیم. اسنادی که پیش از این هم به مناسبتی از آن یاد کرده بودیم. بخوان در سال ۱۸۳۰ کاپیتان جی بروکس از سوی شرکت هند شرقی – وابسته به دولت استعماری انگلیس- نقشه رنگی از خلیج فارس تهیه می کند. در این نقشه رنگی که نسخههایی از آن در وزارت خارجه انگلیس و مخزن اسناد سازمان ملل متحد نگهداری میشود، ۳ جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی به رنگ خاک ایران ترسیم شده است.
کاپیتان بروکس نزدیک به ۱۲ سال برای تهیه این نقشه در منطقه خلیج فارس بود.
در سال ۱۸۳۵ «ساموئل هنل» از سوی دولت انگلیس ماموریت تعیین منطقه در خلیج فارس میشود. هنل در نقشه خود یک خط فرضی در آبهای خلیجفارس ترسیم میکند که جزایر سهگانه در قسمت فوقانی- شمالی- این خط فرضی قرار گرفته و متعلق به ایران دانسته شده است.
در ژانویه سال -۱۸۳۶- سرگرد «موریسن» جانشین ساموئل هنل، مأموریت او را میگیرند و پس از رفع مشکل با شیوخ خلیجفارس نقشهای که به تایید آنها رسیده بود را میکند. در این نقشه، سهگانه در قسمتی از قلمرو ایران قرار گرفته است.
در سال ۱۸۸۱ نیروی دریایی بریتانیا نقشههای دیگری از منطقه خلیج فارس تهیه میکند که در آن جزایر سهگانه و خاک ایران، رنگهای مشترکی دارند.
در سال ۱۸۸۶ دایره اطلاعات دولت انگلیس نقشه ایران را با رنگ یکسان جزایر و خاک ایران تهیه کرده و در ۱۲ ژوئن همان سال این نقشه از سوی وزیر مختار انگلیس در تهران به ناصرالدین شاه تحویل میشود.
در سال ۱۹۰۸، دولت ایران امتیاز خاک سرخ -سنگ آهن- ابوموسی را به ونگهاوس آلمانی میدهد که دولت انگلیس به دلیل تیرگی روابط خود را با آلمان، به دلیل اعتراض به ایران میکند . جزایر یاد شده که بخشی از آن فقط نظر میکنیم.
4-اکنون به موقعیت و شرایط زمانی که شورای همکاری خلیج فارس، این ادعا را مطرح کرده است، نیمنگاهی بیندازید. همه موارد بدون استثناء، همیشه بوده است که آمریکا و اسرائیل و اتحادیه اروپا (به عنوان دنباله روی از آمریکا و رژیم غذایی) از مقاومت ایران اسلامی و نیروهای مقاومت به وحشتناک افتادهاند و یا از پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در عرصههای و علمی به شدت نگرانشدهاند و دقیقاً در اینگونه موارد بودهاند که فرمانرانان «کشورهای» جنوب خلیجفارس (بخوانید) هستند! بیانیهای با تاکید بر حاکمیت جزایر سهگانه فرمان دادهاند!
5- با توجه به موارد فوق، به آسانی و بدون کمترین تردیدی می توانم متوجه شوم که بیانیه اخیراً و عضو شورای همکاری خلیجفارس و اتحادیه اروپا نمیتواند با درگیریهای بعدی ایران و رژیمهای دولتی زیر بیارتباطها و رژیمهای دیگر در این منطقه باشد. دیکته کرده اند. تا از این رهگذر، شکست سختی را که در جریان جنگ ۱۲ روزه متحمل شدهاند، تحتالشعاع قرار دهند.
۶- اما، در این میان اشاره به این نکته نیز عبرتانگیز است. بیانیه شورای همکاری خلیجفارس در حالی صادر میشود که بیش از ۶۰۰ هزار نفر از مردم مسلمان و مظلوم غزه به دست آمریکا و رژیم غذایی و با حمایت اروپایی قتلعام شدهاند و این جنایت وحشیانه کماکان ادامه دارد، صادر میشود. سران دستنشانده صادرکننده بیانیه، تودههای عظیم مردم در سراسر جهان و مخصوصاً در آمریکا و اروپا به حمایت از مردم غزه بهپاخاستهاند.
رژیم غذایی از تلاش برای عملیاتی کردن طرح «اسرائیل بزرگ»! سخن میگوید که تصرف بخشهای مهمی از خاک همین عربی را شامل میشود.
رژیم رژیمی با حمایت آمریکا و همین اروپایی امضاکنندهکننده بیانیهای است که حمله نظامی کرده و اعلام میکند که سایر عربیها را نیز از حمله احتمالی این رژیم مستثنا میکنند و… در این ایران اسلامی تنها کشوری است که در مقابل جنایات مشترک رژیمی و آمریکا و اروپا است. با وجود این همه اسناد و مدارک آیا میتوانم در این واقعیت که بیانیه مورد اشاره از سوی آمریکا و رژیم غذایی به شورای همکاری دیکته شده است، کمترین نگرانی داشت؟!
۷- چاره کار چیست؟!
نسخه کارساز را از قول امام راحلمان (رضوان الله تعالی علیه) بخوانید! «هر چه ضعیف در مسلمین و فساد در ممالک اسلامی است، از حکومتهاست… ملتها باید دولتهایی داشته باشند که بر خلاف مصالح و مصالح ملتها میتوانند با آنها عمل کنند که ملت ایران با شاه مخلوع کرد.
و اگر این مطلب در آن جاهایی که دولتها بر خلاف مسیر ملتها عمل میکنند، میشوند، مشکلات را حل میکنند و از ممالک اسلامی کوتاه میشوند. و من از خدای تبارک و تعالی مسئلت میکنم که یا حکومتها را به هوش بیاورد که موافق اسلام و مصالح مسلمین عمل کنند، یا ملتها را بر آنها غلبه کنند که آنها را قلع و قمع کند».
مردم در اسلام تنها با بهکارگیری نسخه یاد شده میتوانند ننگ حاکمیت دولتهای دستنشانده را از دامان خود پاک کنند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0