مسیر کمال از معنا می گذرد

با نگاهی به کارنامه فیلمساز، که سالهای بسیاری در سینمای حرفه ای، همکار و دستیار فیلمسازان بزرگی بوده و همچنین با کسب جوایز متعدد بین المللی برای ساخت فیلمهای کوتاه داستانی اش، به کارنامه پُر و پیمانی در دنیای سینما دست یافته، موجب می شود که در همین ابتدای کار، تماشاگر با دقت و تمرکز بیشتری، ” اقیانوس پشت پنجره ” اولین ساخته بلند سینمایی بابک نبی زاده را تحلیل و بررسی کند.
داستان فیلم، زندگی پسرکی نوجوان را روایت می کند که با خانواده کوچک و نیازمندش، در روستایی در یکی از جزایر خلیج فارس زندگی می کنند.
پدر مدتهاست که برای کار به دریا رفته و هنوز بازنگشته. مادر باردار است و برای نجات خانواده و پُر کردن جای خالی پدر، از تعمیر و رفوی تورِ صیادان ماهیگیر درآمد ناچیزی بدست می آورد. پسر که با کار کردنِ مادرش در شرایط سخت بارداری مخالف است، برای نجات خانواده از تنگدستی، تصمیمی خلاقانه گرفته است. او می خواهد کارناوالی را مهیا کند و به کمک دوستانش با ساز و آواز محلی، جزیره را به توریستهایی که هر سال به آنجا سفر می کنند، معرفی کند و از این راه به درآمدی هم برسد. تلاش پسر به ثمر می نشیند، اما در یک اتفاق غیرمترقبه، کارناوال از بین می رود و پسر در اوج سرگشتگی و استیصال تلاش خود را از سر می گیرد.
در طول فیلم بارها، با فراز و فرود حوادثی که در چیدمان دراماتیک داستان به خوبی طراحی و جای گذاری شده اند، روبرو هستیم. پسرک آنقدر رنج می کشد و آنقدر خود را در آغوش خطر رها می کند که گویی ریسک خطر را بر آرامش خود ترجیح داده است و در نهایت، در مسیر تحولی بر پایه ساختارمندی درام، پسرک در اوج نیازمندی به دیدگاه جدیدی می رسد و می فهمد، آنچه که روزی موجب رضایت خاطر او می شده، ممکن است اکنون در خانواده ای دیگر، پایه و اساس یک زندگی تازه را رقم بزند و نیاز بزرگتری را تأمین کند.
برهان، قهرمان اول داستان ” اقیانوس پشت پنجره ” در سیر رویدادها و موقعیتهای گوناگون این درام ساده و کودکانه، می آموزد که بخشش در اوج نیازمندی، او را در مسیری رو به تکامل قرار خواهد داد، مسیری که به دور از هیجانات کاذب و تشریفاتی، در پایان فیلم به لذتی پرواز گونه می انجامد.
در طول روایتِ فیلم، این تحول را در شخصیت های دیگرِ داستان نیز مشاهده می کنیم. در شخصیت ناخدا، صبور، یعقوب لنج ساز و حتی معلم که در صحنه ی پایانیِ کلاس درس، اینبار، او از برهان می آموزد که حتی با یک چرخ نیز می توان حرکت را ادامه داد. و در نهایت، نقطه ی اوج این تحول ها در عملکرد شخصیت مادر برهان بروز می کند. او که همواره دیدگاه طاهر، پدر خانواده را در مقدمه چینی برای رسیدن به اهداف و آرزوهای خانواده، معتقد به نقاشی کردن آن هدف بوده را به تمسخر می گرفت، حالا خودش با نقاشی کردنِ چرخی که زندگی شان به حرکت آن وابسته است، ابتدا به برهان و سپس به مخاطبین فیلم می فهماند که این آرزو نیز روزی برآورده خواهد شد. حرکت ادامه دارد و امید همچنان پابرجاست.
به زعم نگارنده، فیلمساز، تحقیقات و مشاهداتی نگره پردازانه و وسیع، روی فرهنگ و زیست بوم مردم جزیره نشین، و همچنین نگاهی به آسیب شناسی اجتماعی و تبعات فقر در اندیشه و کردار کودکان ساکن جزایر ایران داشته که از پس ساختِ چنین اثر پیچیده ای با رویکرده های معنایی مبتنی بر واقعیتهای این نوع جوامعِ خاص برآمده است. نباید فراموش کنیم که سینما بیرون از واقعیت، هویتی ثابت و ماندگار ندارید.
در ” اقیانوس پشت پنجره ” گویی نبی زاده می خواهد، سینمایی مستقیم گو یا نوعی از سینمای واریته را با تلفیقِ استعاره ها، تمثیلها، نشانه های غیر واقعی و کردارهایی گاه سمبلیک به ما نشان دهد، و تلفیق همین دو جهان است ( واقعی و غیرواقعی )که مخاطب را با اثری تحلیلی و چالش برانگیز روبرو می کند.
فیلمساز در لایه های زیرین روایت، با استفاده از موتیف هایی از جنس تکنیک فتومونتاژ که تا سالیان گذشته جای خود را در عکاسی مدرن باز کرده بود، این بار بعنوان یک لحن روایی، فتومونتاژ را وارد روایت داستانی خود می کند و در جای جای یک داستان لطیف کودکانه، تماشاگر را با تصاویری عجیب و غریب به تحلیل گرایی و معنا خواهی وا می دارد. از جمله صید اعجاز گونه یک ماهی عظیم الجثه توسط مادر! ( میدانیم ماهی، سمبل زناشویی و همسرگزینی است و از سویی نیز صید یک ماهی با این وزن و جثه توسط یک زن تقریباً محال است ). یا چرخی که در میان چاههای طلای قشم ( در لافت ) گم می شود و حالا این حلقه های دوار و تاریک، بعنوان نمادی از حفره ها و زخمهایی هستند که بر پیکره ی این نوجوان و خانواده اش نشسته اند.
همچنین پرداخت شخصیت معلمی که عملکردی فراتر از یک معلم معمولی دارد و همواره از دانش آموزان می خواهد که بخوانند، بیاندیشند و بیاموزند. و نقطه ی تجلی عملکرد این شخصیت، صحنه ایست که او کلاس درس را در درون دریا برگزارمی کند تا دانش آموزان، پدیده جزر و مد را بصورت واقعی تجربه کنند. شخصیت معلم برای نگارنده، یادآور نظریه سقراط است که معتقد بود: ” زندگی، بی اندیشیدن، ارزش زیستن ندارد ”
بر خلاف آثار متعدد تلویزیونی و گاه فیلمهای سینمایی که همواره حوادث ناخوشایندی چون قاچاق کالا یا مواد مخدر و تعقیب و گریزهای هیجان آور و کاذب دریایی و خلاصه زشتیهای جنوب ایران را نشان می دهند، تصاویر ” اقیانوس پشت پنجره ” با نگاهی تازه و منحصر به فرد و شاعرانه که البته توانمندی فیلمبردار خوبش را نیز یادآور می شود، بر داشته ها و زیباییهای هرمزگان و دریای زلالی تکیه می زند که به اقیانوسهای وسیع و آبهای جهانی راه دارد.
شاید تنها پیشنهادی که برای جذاب تر کردن یکی از صحنه های خاصِ فیلم به نظر نگارنده می رسد، اشاره به صحنه ی جادویی و بسیار خلاقانه ایست که دانش آموزان کلاس، برای جذب توریستها، بدنهای خود را رنگ می کنند و سعی دارند تا با مناسک بومی و رقص محلی، آیین و باورهای مردم جزیره را به نمایش بگذارند. ای کاش در این صحنه بجای موسیقی انتخاب شده از ابزار و ادوات خود ساخته ی همان بچه های روستایی و صدای دلنشین آواز خودشان استفاده می شد تا بر جذابیت و زیبایی هرچه بیشتر این صحنه بیافزاید.
نگارش درباره اثری که پس از مدتها، هرمزگان و مردمانش را اینگونه بدیع و با استعداد روایت می کند، مجال و بستری وسیعتر را می طلبد و امید که هرمزگان زیبا باز هم در پرده های نقره ای سینمای این سرزمین با همین استحکام و لطافت روایت شود.
غلام رنجبر. میناب .
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0